من و اون

همه چی

من و اون

همه چی

موی دورنگ و مت مستجاب‌الدعوه !

خب زیاد دنبال ربط این دوتا کلمه به هم نگردین الان قضیه رو تعریف می‌کنم

چند روز پیش داشتم به موهام ور می‌رفتم و وارسیشون می‌کردم که یه چیز جالب دیدم. سه تا موی نزدیک هم روی سرم پیدا کردم که هر سه تا حدود ۳ سانتیمتر آخرشون قهوه‌ای بود( رنگ طبیعی موهای خودم) و بقیه تا ریشه مو سفید ! احساس عجیبی بهم دست داد....قصه ماری آنتوانت رو شنیدین؟ وقتی که شنید که قراره اعدام بشه شب که خوابید فردا صبحش از فرط استرس تمام موهاش سفید شده بود.... منم همینطوری شدم گویا... با توجه به اینکه طول قسمت سفید این سه تا مو برابره به احتمال زیاد هر سه تا با هم در یک زمان سفید شدن.

یکی از اون دوره‌های وحشتناک استرس که من تو چند ماه گذشته از سر گذروندمشون...در واقع انگار این سه تا تار مو یه جور تقویم طبیعی هستن برام. نقطه سفید شدن اونها شروع یه دوران عجیب رو تو زندگیم نشون میدن...دوستشون دارم یه جورایی.

امروز یکیشون رو چیدم و توی یه جای مطمئن گذاشتم که همیشه داشته باشم این نقطه تغییر رنگ قهوه‌ای رو به سفید

.....

از خدا خواسته‌بودم برای تنهاییام یکی رو بفرسته....فرستاد!....و جالب اینه که اون هم دلیل شرو ع یه رابطه دوستانه با من رو تنهایی خودش عنوان کرد که اذیتش می‌کنه....خب شروع خوبیه... من خیلی بهتر از قبلم...

نظرات 1 + ارسال نظر
pat دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ب.ظ http://patttomattt.com

az Pattte fozool be mattttttt, on kiee?????????????? man daram az sheddate fozooli mimirammmmmm? yalla begoo kie>? man ta nadoonam emshab khabam nemibare!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد